Web Analytics Made Easy - Statcounter

جایی یک مجسمه ساز بزرگ گفته بود که من اثر هنری راخلق نمی کنم، آن اثر را توی سنگ پیدا می کنم، به نظر من گزارشگری یک بازی هم چیزی شبیه به همین است این که گزارشگر، زیبایی را توی مسابقه پیدا کند و بعد به همه نشانش دهد.

اختصاصی طرفداری- خاطرم هست خیلی سال پیش یک برنامه ای را رامبد جوان و اشکان خطیبی با هم اجرا می کردند در شبکه دو، یک شب مهمانی داشتند که همه میشناسیدش فرهاد آییش که برنامه بی نهایت خوب از آب در آمد، فرهاد آییش بارها و بارها با سوژه کردن خودش نظیر مقایسه ظاهری خود با دیکاپریو و بیرون زدنِ ریز از آنچه خطوط فرهنگی و چهارچوب های رسانه ای یاد می شود (که البته اندازه صد جلد این موضوع جای حرف و بحث دارد) در یکی از معدود دفعات تاریخ رسانه بارها و بارها اشک شوق را از گوشه چشم های مخاطبان آن برنامه جاری کرد، جالب اینجا بود که چند وقت بعد وقتی بنا بر اقتضای برنامه رامبد و اشکان می کوشیدند میهمان آن شب برنامه را که بازیگر دیگری بود را سر ذوق بیاورند و بخندانند همواره با گارد بسته این میهمان آن شب عبوث مواجه  می شدند، هر چه برنامه جلوتر رفت سردی و سنگینی حضور میهمانی که مثل هشتاد کیلو سرب روی صندلی نشسته بود بیشتر برنامه را تحت الشعاع قرار می داد تا جایی که آخرای برنامه رامبد علت را جویا شد و میهمان با همان حالت اول برنامه اش خیلی مثل آدم های موذب که بیش از گناه کار بودن خود قربانی بودند گفت راستیتش احساس می کنم ممکن است به ارزش ها توهین شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ابدا تصور نکنید که این واکنش میهمان خودشیرینی یک بازیگر برای مقامات یا هر چیزی شبیه به این است نه اصلا اینطور نیست و اگر خدایی نکرده در پایان همین متن تصمیم گرفتید به جای پرداختن به حواشی به خود متن بپردازید و در رد و تایید فرضیاتش چیزی بنویسید نظر من این است که روی این حوزه مانور ندهید چرا که واقعا حداقل برای آن شب داستان این نبود. مسئله خیلی جدی تر بوده و هست یک چیز فرهنگی است، یک چیز تربیتی، مثل یک کروموزوم ناشناخته که در هسته تک تک سلول های ما کار گذاشتند و تمام کارکرد آن هم این است که از ما چیزی بسازد که نیستیم، خودمان را انکار کنیم، چیز دیگری باشیم، به دنبال تایید دیگران برویم، برای گرفتن پذیرشِ جمع به آب و  آتش بزنیم و تمام عمر را بر خلاف میل خودِ واقعیمان زندگی کنیم.

یک چیزی روان شناس ها می گویند درخصوص تیپ های شخصیتی که از جذاب ترین موضوعات این حوزه است. اینکه ما عموما سه تیپ کلی شخصیتی داریم: یا سالم هستیم یا بیمار و یا نرمال. عموم آدم های یک جامعه هم نرمال هستند و نه سالم و نرمال کسی است که با نرم ها و عرف های پذیرفته شده جامعه بیشترین تطابق را دارد و خب مشخص است که لزوما سالم نیست. حالا اگر خودمان را با این چارچوب ببینیم، می بینیم که چه رفتارهای ناسالم و ارزش های غلطی را به عنوان نُرم و عرف جامعه پذیرفتیم، به خاطر آنها تشویق شدیم، دیگران را به دلیل عدم رعایت آنها نهیب زدیم، برای پاس داشتشان جایزه گرفته ایم، از آن ها دفاع کردیم و کلی کار به درد نخور دیگر که از ما آدم هایی ساخته که فکر می کند درستش این است که به جای راه رفتن روی آسفالت باید توی آسمان پرواز کنند. حال آنکه اساسا نه آدم برای پرواز توی ابرها ساخته شده و نه اصلا همچین چیزی شدنی است و تلخ تر آنکه مرور جامعه به ما نشان می دهد که نه فقط پرواز را یاد نگرفته ایم و راه رفتن روی آسفالت را نیز از یاد برده ایم که عموم اوقات ته ته دره هستیم.

تربیتی که تا سر حد ممکن تلاش کرده از ما یک کاراکتر عاقل و معقول بسازد (بخوانید کنترل شده و تقاضامندم بر روی لفظ کنترل تامل بفرمایید). سرکوب خواسته ها و پنهان کردن خود و هیجانات درونی مان از کودکی و شاید خیلی قبل تر جزئی از فرهنگ ماست. کما اینکه هنوز وقتی که توی خیابان کسی با صدای بلند می خندد برایمان ناخوش آیند است و تنوع در هر شکلش، از متفاوت بودن یک آدم در روابط فردی و شخصیش با ما گرفته تا سبک زندگی یا هر چیز دیگری هر چیزی که فکرش را بکنید مثل رنگ لباس و فریم عینک و مدل مو و هر چیزی کوچک و بی اهمیت دیگری برای خیلی از بخش های جامعه ما حتی آن بخشی که به قول خودش در هوای مدرنیته تنفس می کند هم هنوز هضم نشده و به سختی با آن کنار می آییم. در نتیجه در چنین فرهنگ یک سان سازی که مثل آن بابای یونانی که ملت را روی تختش می خواباند و آنقدر می کشید یا از پایشان می زد که هم اندازه تخت شوند لذت ما از گزارش و اوج خلاقیت و درخشش گزارشگرانمان می شود این جمله قصار که "چیه این فوتبال همه تنم داره می لرزه" و یا "مثل چیز کیف کردیم".

گزارشگری ما امروز چیزی را کم دارد که در سطحی وسیع تر فضاهای عمومی و زندگی همگانی ما از آن بی بهره است. هیجان و فقدان خود سانسوری، رهایی انرژی درون و زیستن شبیه آنچه واقعا دلمان می خواهد که باشیم. اینکه اگر دلمان می خواهد که بخندیم خب بخندیم، اگر رنگ جیغ را دوست داریم خب بپوشیم و ساده و خلاصه اینک نگذاریم عقده هیچ چیزی گوشه دلمان بماند کما اینکه اگر دقت کرده باشید عموم گزارشگران ما در بزنگاه هایی از بازی که می شود خیلی حرف های جالب و تماشاگر پسند ساخت و یک حتی عمر نونش را خورد دچار یک ایست ذهنی می شوند، قفل می کنند و گیر می افتند بین یک دو راهی اتومات، دوراهی بین آنچه می خواهند بگویند و آنچه فکر می کنند باید بگویند، بین آنچه هستند و آنچه باید باشند، بین پرواز در آسمان بی حد و مرز خلاقیت و یا تردد در لاین محدود چارچوب های تدوین شده، تصویب شده یا دست تر از همه تحمیل شده.

اگر در خیلی سال قبل عادل فردوسی پور (به عنوان گزارشگر محبوبم) نقطه عطفی در گزارشگری شناخته می شد، یکی از علل اصلیش حجم باور نکردنی اطلاعاتی بود که عادل داشت و ما نداشتیم. چنانچه اگر خاطرتان باشد اکثر گزارشگران آن زمان ما یعنی مرحوم شفیع و اسکندر کوتی عموما بازیکن های خارجی را نمی شناختند و آنها را به نام شماره درشت پشت پیرهنشان می نامیدند، شماره 7 برای شماره 2 شماره 2 برای شماره 14 و آوت. خب این وسط حضور فردوسی پوری که با ما از غیبت سباستین دایسلر در اولین اردوی تیم ملی به دلیل وضع حمل همسرش می گفت در حکم بارانی از اطلاعات بود که بر زمین خشک و از قضی تشنه ذهن ما می بارید و آن را سیراب می کرد اما مخاطب امروز داستان متفاوتی دارد. اطلاعاتی که یک زمان برای ما حکم کیمیا را داشته امروز در دو سه کلیکی ما قراردارد. کانال های بی شمار تلگرامی و صفحات اینستاگرامی در کنار وبسایت های آماری ما را جوری زیر رگبار اطلاعاتی قرار داده اند که دیگر مشکلِ ما نه گیر آوردن اطلاعاتِ به درد بخور که حذف اطلاعات زائد و به در نحور است و این وسط هیجان واقعی و شور و عشق و علاقه ای که می شود در ثانیه به ثانیه گزارش عباس قانع مشاهده کرد همان چیزی است که ذهن تشنه امروز ما به آن نیاز دارد. جایی که یک هیجان واقعی که سر سوزنی نمایش و ریا در آن دیده نمی شود جای صداهایی را بگیرد که از آن ها یخ می بارد، صداهایی که شوربختانه می توانند یک تنه دراماتیک ترین بازی های اروپایی را به یک نمایش تراژیک بدل کنند و فاتحه اش را بخوانند.

نمایش دیشب عباس قانع در گزارش بازی میلان با اودینزه برای من بهترین گزارشی بود که یک گزارشگر فارس زبان می توانست داشته باشد، این را هم البته بگویم که به شخصه فکر می کنم آدم های افسرده بیش از هر چیزی از جریان خروشان زندگی در شریان آدم های دیگر می ترسند چرا که شورِ زندگی که دیگران دارند بهتر از هر چیزی صورت زشت دِپرِشِن را به آدم های افسرده نشان می دهد. از این رو عجیب نیست اگر برای خیلی از ما که به درد خو گرفته ایم و زخم هایمان را دوست داریم. عباس قانع بیش از آنکه یک گزارشگر خوش ذوق و سرشار از شور و هیجان باشد که بتواند جای خالی گزارشگرانی نظیر رئوف بن خلیف و یا عصام شوالی را برایمان پر کند، احتمالا موجودی خنده دار و مضحک است که جو او را گرفته، مایه خجالت است، چرا شرم و حیا نمی کند واصلا چه بهتر صداش بسته شود. شور، عشق و هیجان بی آلایشی که توی صدای عباس قانع موج می زند آدم را بیدار نگه می دارد، می برد به آسمان و می کوبد توی هسته زمین، خوراک آنهاست که فوتبال می بینند تا بیدار بمانند نه اینکه با آن بخوابند و جلوی تلوزیون وا بروند و چه بد برای ما که باید شب زود بخوابیم تا صبح اولِ وقت سر کار باشیم تا به بدبختی هایمان برسیم و فردا دوباره زود بخوابیم تا پس فردا زود بیدار شویم، ای آقا توام حوصله داری.... 

 

گل میلان به اودنیزه باگزارش عباس قانع: "خدای من گل بشه، گزارش بازی رو تعطیل می کنم!"

 

منبع: طرفداری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۰۵۲۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش پیولی به توافق با ناپولی و اعتصاب هواداران افراطی میلان

سرمربی روسونری اعتصاب افراطی‌های میلان را درک می‌کند.

طرفداری | استفانو پیولی به شایعات توافق با ناپولی واکنش نشان داد.

 در چارچوب دیداری از هفته سی و پنجم رقابت‌های سری آ فصل ۲۰۲۳/۲۴، دو تیم میلان و جنوا فردا (یکشنبه) در سن سیرو به مصاف یکدیگر خواهند رفت. در صورت پیروزی روسونری در جدال فردا، حضور شیاطین در سوپرجام فصل آینده ایتالیا قطعی خواهد شد.

استفانو پیولی، سرمربی میلان در نشست خبری پیش از بازی در خصوص مسائل مختلفی صحبت کرد که مهم‌ترین آن شایعات توافق او با ناپولی و اعتصاب هواداران افراطی میلان (کورواسود) بود. پیولی در این خصوص گفت:

 شایعات پیوستن به ناپولی؟ 

هنوز 4 بازی باقی مانده است. درست است که در بیرون از زمین در مورد همه چیز به جز بازی ها صحبت می کنند، اما ما درون تیم این کار را نمی کنیم. ما حس مسئولیت پذیری بالایی داریم. در پایان فصل در مورد آینده صحبت خواهیم کرد. من فقط به بازی فردا فکر می کنم. سپس بعد از اتمام بازی‌ها با باشگاه ملاقات خواهم کرد و خواهیم دید چه کاری باید انجام دهیم.

فردا جو سن سیرو متفاوت خواهد بود (تحریم کورواسود) 

هواداران در سال‌های اخیر حامیان ارزشمندی بوده‌اند که همیشه، به‌ویژه در لحظات دشوار، از ما پشتیبانی کرده‌اند. من هرگز این را از یاد نخواهم برد. آن‌ها موضع خود را مشخص کرده‌اند و من به آن احترام می‌گذارم، اما باید به پیروزی در بازی فردا فکر کنیم. از نظر شخصی، می‌توانم بگویم که در سال‌های اخیر بارها با قلبی سرشار از شادی از سن سیرو به خانه برگشته‌ام. اما اخیراً اوضاع تغییر کرده و من کمی غمگین‌تر شده‌ام...

آیا انگیزه‌ای برای شما در این مقطع باقی مانده؟

ما فرصت داریم نشان دهیم یک گروه منسجم هستیم که به سرنوشت باشگاه اهمیت می دهد. انگیزه وجود دارد. کار ما هنوز تمام نشده است. باید اراده بهترین بازی کردن و پیروزی را داشته باشیم. هنوز 4 بازی باقی مانده و مقام دوم هنوز قطعی نشده است.

رابطه شما با مدیران میلان؟

زلاتان و موندکادا دیروز اینجا بودند. رابطه من با مدیران همیشه خوب بوده و در پایان فصل نیز همینطور خواهد بود.

آینده؟

می دانم باور کردن من برای شما سخت است، اما من به هیچ وجه به آینده خودم فکر نمی کنم. تمرکز من روی بازی‌های پایانی است، سپس با باشگاه ملاقات خواهم کرد و تصمیم می گیریم که چه کاری باید انجام دهیم.


آیا خودت را بخشی از تاریخ میلان می‌دانی؟

مشخص است که من بخشی از تاریخ میلان هستم، نه فقط به خاطر اسکودتو، بلکه به این دلیل که پنج فصل این تیم را هدایت کردم و روزهای خوب و بدی را پشت سر گذاشتم. 


وضعیت کالولو و پوبگا؟

آنها به تیم اضافه خواهند شد و می توانند بخشی از بازی را نیز انجام دهند.


بازی با جنوا؟

جنوا به خوبی فضاها را پوشش می دهد. ما باید در درک اینکه چه زمانی فشرده بازی کنیم و چه زمانی تهاجمی باشیم، خوب باشیم.

از دست ندهید ????????????????????????

جای خسرو حیدری بودم پیشنهاد منچسترسیتی را قبول می‌کردم! مرد هزار چهره؛ یورگن کلوپ مشاور مالی شد (فیلم) خوشحالی باورنکردنی جیمی کرگر در دیوار زرد! (فیلم) لیونل مسی در شکل‌وشمایلی که هرگز ندیده‌اید! (عکس)

دیگر خبرها

  • بلیت سوپرکاپ را رزرو کن؛ ترکیب احتمالی میلان برای بازی با جنوا
  • امیدواری ستاره آرسنال به قهرمانی: هر چیزی امکان دارد
  • گلایه پیولی از خبرنگاران: نمی‌توانم شما را کنترل کنم!
  • اولین واکنش پیولی به توافق با ناپولی و اعتصاب هواداران افراطی میلان
  • برنامه جامعی برای مدیریت سیلاب در خراسان جنوبی لازم است
  • سرمربی طارمی، گزینه جدی مربیگری میلان
  • ده‌روسی: چیزی نمی‌شود گفت، امسال سال لورکوزن است
  • واحدی: هنوز چیزی تمام نشده/ آماده فینال سوم می‌شویم
  • استقلال و پرسپولیس تفاوتی ندارند؛ جام گرفتن دیگر لیاقت نمی‌خواهد!
  • نگاهی به فصل دوم مسابقه معمایی موزیکال «صداتو» / نغمه‌ای در دل معمای موسیقی